انقلاب فرزندان خود را می خورد ، جمله ای است که کرین برینتون پس از کالبد شکافی چهار انقلاب بزرگ قرن بیستم ( فرانسه ، انگلیس ، آمریکا و روسیه ) ، بیان می دارد و معتقد است که انقلابها رویه ای تقریباً همانند را در پیش می گیرند و تماما آنها مسیری از چپ به راست را طی می کنند . او معتقد است که پس از وقوع انقلاب می توان ، حیات انقلاب را در سه دوره طبقه بندی کرد که در دوره اول زمام حکومت در دست میانه رو ها قرار می گیرد تا هم راستی ها و هم چپی ها تا حدی احساس کنار زدگی نکنند و محیط سیاسی اجتماعی به سمت درگیری و تشنج نرود . دوره دوم را حاکمیت تندروها تلقی می کند که میانه رو ها را به سهل انگاری و عدم توانایی در اداره کشور متهم می نمایند . او دوره سومی را نیز بیان می دارد و آن دوره را ترمیدور نام می نهد . ما در این مقاله سعی را بر این داریم تا ابعاد شناختی انقلاب اسلامی ایران را بیان داریم و بررسی نمائیم که مفهوم ترمیدور تا چه حدی بر انقلاب ایران مطابقت دارد و آیا این جمله که " انقلاب فرزندان خود را می خورد " در انقلاب اسلامی ایران نمود یافته است ? در اینجا سعی داریم که سوالاتی را در ذهن اهل تفکر و تدبر مطرح نمائیم تا شاید ابعاد گوناگون و مسیر پر تلاطم این مبحث تا حدی نمایان شود . در ابتدا می بایست انقلاب را شناخت و اینکه پدیده انقلاب در چه حالاتی اتفاق می افتد و انقلاب اسلامی ایران چگونه و در چه محیطی به وقوع پیوسته است ؟ اصلاً فرزندان انقلاب به چه کسانی اطلاق می شود ؟ نقش مردم در وقوع و حفظ انقلاب چگونه است و آیا مردم هم جزء فرزندان انقلاب به شمار می روند ؟ آیا فرزندان انقلاب بر انقلاب تأثیرگذارند ؟ اصولاً انقلابها به چه کسانی وام می دهد ؟ اینکه دین در انقلاب اسلامی ایران چقدر اهمیت داشته است و آیا در تمام حیات انقلاب ایفای نقش خواهد کرد و یا جداپذیر است ؟ آیا رهبری انقلاب در وقوع آن یک امر مسلم است یا در طول آن ؟ و آیا تنها به یک شخص وابسته است و یا فارق از محوریت فرد به استمرار رهبریت اتکاء دارد ؟ هر فرزندی پدری دارد و پدر فرزندان انقلاب کیست? لازم است برای کنکاش در این مقولات ، اندیشه های امام (ره) را در باب پدیده انقلاب بیان داریم و میزان مطابقت نظریه کرین برینتون را با اندیشه های امام (ره) که پایه گذار و تئوریزیسین انقلاب اسلامی ایران بوده است را دریابیم و به نتیجه ای قابل تأمل دست یابیم . بسیار ملموس است که بحثی سنگین و پر محتوا و در عین حال به روز می باشد ، اما می بایست برای تجزیه و تحلیل چنین بحثی وقایع اخیر و اغتشاشات پس از انتخابات را نیز بررسی نمائیم و اینکه تصویری از خط ممیز دشمنان انقلاب اسلامی ایران را به نمایش بگذاریم و با علم به اینکه نقد مغرضانه را کنار گذاشته و نقدی منصفانه داشته باشیم چرا که در نقد مغرضانه چشم ها و گوش ها بسته و دهان ها باز خواهد شد و همین امر موجب پس رفت و نداشتن مخاطب و دوری از عقلگرایی می شود اما در نقد منصفانه ممکن است فرد با توجه به وجود مخاطبان عقلگرا ، از مسیر انحرافی تمرد جوید و به مسیری که عقل و حقیقت فرمان می دهد ، بازگردد و این امر موجب پیشرفت و در نهایت میل به توسعه خواهد بود.
برای مشاهده متن کامل، فایل را از لینک زیر دانلود نمائید . to view the full text, the file can download from the link below