سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سودمندترینِ گنج ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :0
کل بازدید :24477
تعداد کل یاداشته ها : 5
103/9/7
1:12 ع

موج منفی و تاریکی موجود در صفحات حوادث روزنامه ها در روزهای     اخیر که ناشی از انعکاس اخبار جرایم مختلف و از جمله تجاوز به عنف و کودک آزاری است     برای هر شهروند جامعه ایرانی آزار دهنده و دلخراش است. در جایی که امیر مومنان (ع) دق کردن مومن، به سبب کندن خلخال از پای دختر یهودی در جامعه اسلامی را قابل سرزنش نمی داند، تعرض به زنان و دختران مسلمان و یا قتل کودکان بی گناه در جامعه اسلامی جفایی است بس بزرگ، که کمترین تاثیر آن در جامعه آزردن دل افرادی است که شمیم انسانیت به مشامشان رسیده است.

مسئولان و اندیشمندان جامعه نباید انتظار داشته باشند که تنها با افسوس خوردن و محکوم کردن این اقدامات وظیفة خود را به انجام رسانده اند؛ چرا که وقوع یک جرم در جامعه شبیه به میوه شجرة خبیثه ای است که برای مقابله با آن شناخت و درک صحیح شاخ و برگ و ساقه و ریشه آن ضروری است. به عبارت دیگر وقوع اینگونه حوادث ناشی از اسباب و علل مختلفی است که اندیشمندان بایستی آنها را شناسایی، تبیین و معرفی نمایند و برای آنها راهکار مناسب ارائه دهند و مسئولان برای مقابله با جرایم برنامه ریزی مناسب و اقدامات اساسی انجام دهند. این مهم بدان سبب است که برای حل معضلات اجتماعی لازم است ریشه های آن شناسایی و خشکانده شوند نه اینکه صرفا به عارضه یابی پرداخت .

رسانه ملی و بویژه تلویزیون در این میان از جایگاه و نقش مهمی برخوردار است؛ تا جایی که معاون محترم سیما در هفته اخیر با ارسال نامه ای به مدیران شبکه های یک و سه، رسالت رسانه را در به تصویرکشیدن اقتدار و قدرت نظام جمهوری اسلامی در برخورد با متجاوزان به عفت عمومی، امنیت اخلاقی و اجتماعی یادآور شد و تاکید کرد، رسانه ملجاء و پناه مردم در این عرصه هاست. نقش تلویزیون در رابطه با وقوع اینگونه جرایم در جامعه از ابعاد مختلفی قابل توجه است:

1 – تلویزیون به عنوان مهمترین و پرمخاطب ترین رسانه کشور که از ظرفیت های مختلفی برای انتقال پیام برخوردار است، می تواند با بررسی ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، وقوع جرم و ریشه های وقوع آن را دربرنامه های مختلف و بویژه گفتگو محور تبیین نماید. همچنین بررسی خلاهای قانونی که گریزگاهی برای قانون گریزی و انجام اعمال مجرمانه است را با بهره گیری از کارشناسان خبره معرفی نموده و راهکار های لازم را ارائه نماید.

2 – از آنجا که بسیاری از جرایم ناشی از سهل انگاری و بی توجهی افرادی است که حقوق آنها در جامعه آسیب دیده و مورد جرم واقع شده اند، تلویزیون با تولید و پخش برنامه های مختلف و بویژه مستند های اجتماعی، آگاهی عمومی را در جهت تامین امنیت فردی افزایش دهد.

3 – وقوع جرم، تبعات مختلفی در سطح فردی و اجتماعی به دنبال دارد و از جمله تبعات اجتماعی آن القای ناامنی اجتماعی در کشور است. برخی از رسانه ها که با سیاه نمایی، وقوع اینگونه حوادث را دستمایه ای برای جذب مخاطب و رسیدن به سود بیشتر قرار می دهند و در نتیجه القای فضای نا امنی را در جامعه گسترش می دهند . در این میان تلویزیون می تواند با انتقال صحیح اخبار وقوع جرایم مهم اجتماعی و تبیین و تحلیل ریشه ها و دلایل آنها، از اینگونه تبعات اجتماعی تا حد بسیاری بکاهد.

4 – وقوع جرم پدیده ای است که نه تنها افرادی که مورد ظلم واقع شده از آسیبهای اجتماعی و روانی آن آسیب دیده اند بلکه افراد مجرم وخانواده های آنها تا سالها و شاید پایان عمر نیز از تبعات منفی آن در رنج باشند. پرداختن و به تصویر کشاندن آسیبهای اجتماعی و روانی مختلفی که افراد مجرم و خانواده های آنها پس از ارتکاب جرم با آن مواجه می شوند موضوعی است که توجه چندانی به آن نشده و تلویزیون می تواند آن را دستمایه تولید آثار مستند و نمایشی نماید.

5 – آنچه که در رسانه های امروز جامعه در حوزه حوادث جلب توجه می کند پرداختن به جرم و مجرمان و آسیب دیدگان از جرایم است. معمولا در انعکاس اینگونه اخبار یا از شناسایی و برخورد قانون با مجرمین سخنی به میان نمی آید و یا وزن خبری آنها با یکدیگر قابل قیاس نیستند. این موضوع زیر سئوال بردن اقتدار جمهوری اسلامی در شناسایی و مقابله با مجرمان را القا می کند. این در حالی است که بیش از 90 در صد از مجرمان شناسایی و برخورد قانونی لازم در مورد آنها اعمال می شود. توجه تلویزیون در افزایش آگاهی عمومی در برخود مقتدرانه و قانونی نظام جمهوری اسلامی با برهم زنندگان نظم اجتماعی سبب فراهم نمودن احساس عدم امنیت برای مجرمان خواهد شد و این پرداختن به این موضوع وظیفه ای است که رسانه های دیگر کمتر به آن توجه شده اند.

6 – تلویزیون در تولیدات نمایشی خود لازم است به این نکته توجه نماید که جریان فیلمنامه به گونه ای پیش نرود که مخاطب در طول مدت پخش برنامه نقشهای منفی و مجرمانه را افرادی زیرک و توانمند و پلیس و نیروی امنیتی را همواره یک گام عقب تر از آنها ببینند. انتقادی که در سالهای گذشته به تولیدات تلویزیونی می توان وارد دانست آن است که در بسیاری از سریالها و فیلم های داستانی نقش منفی و مجرمانه داستان از زیرکی بیشتری نسبت به پلیس برخوردار است و تا قسمت پایانی سریال یا دقایق پایانی فیلم داستانی صحنه گردان اصلی نمایش است و پلیس نقشی انفعالی ایفا می کند. از نظر روانشناسی القای مستمر افراد مجرم به عنوان افرادی باهوش در برنامه های نمایشی تاثیرات منفی بر ذهن مخاطب به جای خواهد گذاشت.

  
پیامهای عمومی ارسال شده